ادبی redundant word(s), pleonasm, redundancy, padding
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
حشو در نوشتههای او خواندن مقاله را دشوار میکرد.
The redundancy in his writing made the essay difficult to read.
ارائهی او جالب بود اما در آن حشو زیادی وجود داشت.
Her presentation was interesting but there was too much padding.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «حشو» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حشو