آخرین به‌روزرسانی:

حشو به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / hashv /

ادبی redundant word(s), pleonasm, redundancy, padding

زائدنویسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

حشو در نوشته‌های او خواندن مقاله را دشوار می‌کرد.

The redundancy in his writing made the essay difficult to read.

ارائه‌ی او جالب بود اما در آن حشو زیادی وجود داشت.

Her presentation was interesting but there was too much padding.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد حشو

  1. مترادف:
    آگنه
  1. مترادف:
    اضافه زاید

ارجاع به لغت حشو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حشو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حشو

لغات نزدیک حشو

پیشنهاد بهبود معانی