همچنین در حالت جمع میتوان از اضافات و اضافهها استفاده کرد.
addition, accrual, increase, increment, supplement, augmentation, extra-, over-
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
یک پرس برنج اضافه سفارش دادم.
I ordered an extra portion of rice.
این درآمد اضافه بر درآمد اصلی من است.
This income is a supplement to my main income.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «اضافه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اضافه