آخرین به‌روزرسانی:

خار به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

تیغ

فونتیک فارسی

khaar
اسم

thorn, nettle, cocklebur, spine, bramble, prickle, spicule, bur, burr, spinule, barbule

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

از دشت که برگشت شلوارش پر از خار بود.

When he came back from the field, his pants were full of burs.

خار کاکتوس تیز است.

The spine of a cactus is sharp.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خار

  1. مترادف:
    خاربن خلنگ
    متضاد:
    گل گلبن

ارجاع به لغت خار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خار

لغات نزدیک خار

پیشنهاد بهبود معانی