آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

خاطرنشان کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / khaaterneshaan kardan /

to point (out), to notify, to remind, to indicate, to note, to impress

to point

to notify

to remind

to indicate

to note

to impress

یادآور شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

به آن‌ها خاطرنشان کردم که اگر درس نخوانند، رد خواهند شد.

I reminded them that if they don't study, they will fail.

باید به هم‌اتاقی‌ام خاطرنشان کنم که این ماه اجاره را پرداخت کند.

I need to remind my roommate to pay the rent this month.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خاطرنشان کردن

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت خاطرنشان کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خاطرنشان کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خاطرنشان کردن

لغات نزدیک خاطرنشان کردن

پیشنهاد بهبود معانی