خایه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • بیضه
  • فونتیک فارسی

    khaaye
  • اسم
    کالبدشناسی testicle, egg, testes, bollocks, gonad, ball, ballocks
    • - او به فتق شدید مبتلا شد و یک خایه‌اش را از دست داد.

    • - He got a severe hernia and lost a testicle.
    • - جراحی خایه

    • - surgery of testicle
  • جرات
  • فونتیک فارسی

    khaaye
  • اسم
    عامیانه guts, boldness, courage
    • - خایه‌ی گفتنش به رئیسم را ندارم.

    • - I don't have the guts to say that to my boss.
    • - شروع کردن یک کسب‌وکار جدید خایه می‌خواهد.

    • - It takes guts to start a new business.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد خایه

ارجاع به لغت خایه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خایه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خایه

لغات نزدیک خایه

پیشنهاد بهبود معانی