با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
کلمهی «خرطوم» در زبان انگلیسی به trunk ترجمه میشود.
خرطوم در اصل به اندام دراز، انعطافپذیر و لولهمانندی گفته میشود که در برخی جانوران، بهویژه فیلها، برای انجام کارهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. این اندام ترکیبی شگفتانگیز از لب بالایی و بینی است که در طول تکامل، به ابزاری چندمنظوره برای تغذیه، نوشیدن آب، بوییدن، جابهجایی اشیا و حتی برقراری ارتباط تبدیل شده است. ساختار عضلانی پیچیده و بدون استخوان خرطوم، آن را به یکی از شاهکارهای طبیعت از نظر قدرت و انعطاف بدل کرده است.
در فیلها، خرطوم نقشی کلیدی در زنده ماندن دارد. این اندام نه تنها برای برداشتن غذا و آب، بلکه برای تنفس در هنگام شنا نیز استفاده میشود. فیلها با خرطوم خود میتوانند شاخهها را بشکنند، میوهها را بچینند، و حتی در نبرد با دشمنان از آن بهره بگیرند. جالب است که قدرت خرطوم بهقدری زیاد است که میتواند اجسام سنگین را بلند کند، اما در عین حال چنان ظریف است که میتواند یک برگ کوچک را نیز با دقت بردارد.
در برخی جانوران دیگر نیز واژهی خرطوم به کار میرود. برای مثال، در حشرات مکنده مانند پروانهها یا پشهها، خرطوم به لولهای باریک و بلند گفته میشود که برای مکیدن شهد گل یا خون به کار میرود. در این موارد، خرطوم نقش یک عضو تغذیهای تخصصی را ایفا میکند که با ساختار دهانی جانور ادغام شده است.
از نظر زبانشناسی، واژهی «خرطوم» در متون فارسی و عربی به معنای بینی دراز یا پوزه کشیده نیز آمده است. در ادبیات، گاهی از این واژه به صورت استعاری برای توصیف چیزی دراز و لولهمانند استفاده میشود. همچنین در کاربردهای روزمره، ممکن است به شکل طنز یا تشبیه، آن را برای اشاره به بینی بلند انسان به کار برند.
خرطوم مفهومی است که هم در دنیای جانورشناسی جایگاه مهمی دارد و هم در زبان و فرهنگ، حضوری استعاری و توصیفی پیدا کرده است. این عضو شگفتانگیز نشان میدهد که چگونه طبیعت میتواند از یک اندام ساده، ابزاری چندکاربردی و پیشرفته بسازد که به بقای گونه کمک کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خرطوم» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خرطوم