آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

خرپشته به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / kharposhte /

raised roof, a projection on the roof

raised roof

a projection on the roof

اتاق کوچکی در پشت‌بام خانه
اسم
فونتیک فارسی / kharposhte /

ridge, embankment, pile of dirt

ridge

embankment

pile of dirt

خاکریز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

بالاخره به نوک خرپشته رسیدیم.

We finally reached the crest of the ridge.

خرپشته‌ی کوچک شنی

small ridge of sand

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خرپشته

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
پشته‌بزرگ تپه تل بزرگ فلات نجد
مترادف:
مترادف:
مترادف:
مترادف:
نوعی جوشن زره

ارجاع به لغت خرپشته

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خرپشته» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خرپشته

لغات نزدیک خرپشته

پیشنهاد بهبود معانی