آخرین به‌روزرسانی:

خشونت به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

پرخاشگری

فونتیک فارسی

khoshoonat
اسم

violence, aggression, harshness, abrasiveness, roughness, coarseness

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

آن‌ها با زندانیان با خشونت رفتار می‌کردند.

They treated the prisoners with violence.

چرخه‌ی خشونت

the cycle of violence

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خشونت

  1. مترادف:
    تشدد تندخویی تندی ستیزه‌جویی ستیزه‌گری
    متضاد:
    نرمی
  1. مترادف:
    درشتی زبری
  1. مترادف:
    سختی عنف ناخواری

ارجاع به لغت خشونت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خشونت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خشونت

لغات نزدیک خشونت

پیشنهاد بهبود معانی