۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

خشکاندن به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / khoshkaandan /

to dry, to desiccate, to drain, to air, to parch

خشک کردن

باتلاق را خشکاندن (زهکشی کردن)

to drain a marsh

لطفاً بعداز شستن ظرف‌ها، آن‌ها را بخشکان.

Please dry the dishes after washing them.

فعل متعدی
فونتیک فارسی / khoshkaandan /

to stop, to stand, to prevent, to restrain

مانع رشد و پیشرف چیزی شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

مدیر تصمیم گرفت پروژه را به‌دلیل محدودیت‌های بودجه بخشکاند.

The manager decided to stop the project due to budget constraints.

او مجبور شد کارش را بخشکاند تا به برخی مسائل فوری رسیدگی کند.

He had to stand his work to address some urgent issues.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خشکاندن

  1. مترادف:
    خشک کردن خشکانیدن
  1. مترادف:
    پژمرده کردن
  1. مترادف:
    از بین بردن نابود کردن

ارجاع به لغت خشکاندن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خشکاندن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خشکاندن

لغات نزدیک خشکاندن

پیشنهاد بهبود معانی