آخرین به‌روزرسانی:

خلافکار به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

تبهکار

فونتیک فارسی

khalaafkaar
صفت

lawbreaker, wrongdoer, guilty, offender, criminal, lawless, sinner, delinquent, lowlife

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

دزد خلافکار بعد از دزدیدن یک نقاشی ارزشمند بازداشت شد.

The lawbreaker thief was arrested after stealing a valuable painting.

کارمند خلافکار اخراج شد.

The lawbreaker employee was fired.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خلافکار

  1. مترادف:
    بزه‌کار خاطی متخلف تبه‌کار مجرم
    متضاد:
    درست‌کار

ارجاع به لغت خلافکار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خلافکار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خلافکار

لغات نزدیک خلافکار

پیشنهاد بهبود معانی