cold turkey, languid
یک بعدازظهر خمار را کنار استخر گذراند.
We spent a languid afternoon by the pool.
رفتار خمار او مرا اذیت میکند.
His languid manner annoys me.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خمار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خمار