خواستن به انگلیسی

من می‌خواهم دوستانم بیشتر به دیدن من بیایند.

I wish my friends would visit more often.

من آرامش خانه‌ی کودکی‌ام را می‌خواهم.

I yearn for the comfort of my childhood home.

این شغل سطح بالایی از مهارت و تجربه را می‌خواهد.

This job requires a high level of skill and experience.

معلم از دانش‌آموزان خود احترام می‌خواهد.

The teacher will demand respect from her students.

مالک اجاره‌بها را برای اجاره‌ی معوقه خواست.

The landlord demanded payment for the overdue rent.

او ارث بزرگی از پدربزرگش را می‌خواهد.

He claims to be owned to a vast inheritance from his grandfather.

ندای ضعیف کمک خواستن را از دور شنیدم.

I heard a faint call for help in the distance.

آن‌ها نیاز دارند کارشناسانی برای کنفرانس بخواهند.

They need to request the presence of experts for the conference.

او همکارش را می‌خواهد.

He has a crush on his coworker.

خواستن او بهترین احساسی است که تابه‌حال داشته‌ام.

To be in love with her is the best feeling I've ever had.

من می‌خواهم پروژه‌ام را تا پایان هفته تمام کنم.

I intend to finish my project by the end of the week.

او می‌خواهد امسال یک زبان جدید یاد بگیرد.

She purposed to learn a new language this year.

او می‌خواهد که پروژه را به‌موقع تمام کند.

She will be determined to finish the project on time.

او می‌خواهد که نمراتش را در این ترم بهبود بخشد.

He is determined to improve his grades this semester.

آن‌ها برای شام به ما ملحق خواهند شد.

They will join us for dinner.

اگر سخت کار کنی، موفق خواهی شد.

You shall succeed if you work hard.