آخرین به‌روزرسانی:

خوش‌بویی به انگلیسی

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: خوشبویی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

خوش‌عطری

فونتیک فارسی

khoshbooyi
اسم

delicacy, fragrance, muskiness, perfume, redolence, savoriness, aroma

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

خوش‌بویی ادویه‌ها در بازار پیچید.

The aroma of spices wafted through the market.

خوشبویی گل‌های درحال شکوفایی هوا را پر کرده بود.

The fragrance of the blooming flowers filled the air.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت خوش‌بویی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خوش‌بویی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خوش‌بویی

لغات نزدیک خوش‌بویی

پیشنهاد بهبود معانی