آخرین به‌روزرسانی:

خوش‌حالی به انگلیسی

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: خوشحالی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

خشنودی

فونتیک فارسی

khoshhaali
اسم

gladness, joy, happiness, jest, glee, delight, gratification, rejoicing, amusement, exhilaration

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

خوش‌حالی سرخی گونه‌های او را بیشتر کرد.

Happiness heightened the ruddiness of her cheeks.

وقتی خبر ترفیعش را گرفت، خوشحالی در چهره‌اش مشهود بود.

The joy on her face was evident as she received the news of her promotion.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خوش‌حالی

  1. مترادف:
    ابتهاج بهجت خشنودی سرور شادمانی شادی مسرت
    متضاد:
    ناشادمانی

ارجاع به لغت خوش‌حالی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خوش‌حالی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خوش‌حالی

لغات نزدیک خوش‌حالی

پیشنهاد بهبود معانی