sink, washstand, washbasin, washbowl
sink
washstand
washbasin
washbowl
دستشویی گرفته است.
The sink is clogged.
این دستشویی از چینی ساخته شده است.
This washbasin is made of china.
مجازی toilet, W.C, lavatory, water closet
toilet
W.C
lavatory
water closet
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او در زمان استراحت به دستشویی رفت.
He went to the toilet during the break.
دستشویی در انتهای راهرو است.
The W.C. is at the end of the corridor.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دستشویی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دستشویی