آخرین به‌روزرسانی:

دفعه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / daf'e /

time, stretch, instance, turn, sitting

بار، مرتبه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

این دفعه بهانه‌ات چیست؟

What is your excuse this time?

این دفعه تو را می‌بخشم؛ ولی دیگر این کار را نکن!

I forgive you this time, but don't do it again!

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دفعه

  1. مترادف:
    بار پاس کرت مرتبه مرحله مره نوبت وهله

ارجاع به لغت دفعه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دفعه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دفعه

لغات نزدیک دفعه

پیشنهاد بهبود معانی