فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

دهخدا به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • کدخدا
  • فونتیک فارسی

    dehkhodaa
  • اسم
    headman or owner of a village, village headman, village owner
    • - مردم به دهخدا احترام می‌گذاشتند.

    • - The village headman was respected by people.
    • - دهخدا زمان گردهمایی را به اهالی ده اعلام کرد.

    • - The village headman announced the meeting time to all the villagers.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد دهخدا

ارجاع به لغت دهخدا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دهخدا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دهخدا

لغات نزدیک دهخدا

پیشنهاد بهبود معانی