فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

دهخدا به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کدخدا

فونتیک فارسی

dehkhodaa
اسم

headman or owner of a village, village headman, village owner

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

مردم به دهخدا احترام می‌گذاشتند.

The village headman was respected by people.

دهخدا زمان گردهمایی را به اهالی ده اعلام کرد.

The village headman announced the meeting time to all the villagers.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دهخدا

  1. مترادف:
    دهبان دهدار کدخدا کدیور

ارجاع به لغت دهخدا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دهخدا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دهخدا

لغات نزدیک دهخدا

پیشنهاد بهبود معانی