آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴

    دود به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / dood /

    smoke, brume, fume, smog

    smoke

    brume

    fume

    smog

    جسمی بخارشکل که از سوختن مواد به وجود می‌آید

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    برخی کارخانه‌ها دود ایجاد می‌کنند.

    Some factories create smoke.

    دود کباب بسیار اشتهاآور بود.

    The smoke of the kebab was very appetizing.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد دود

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    بخار دخان وافور

    سوال‌های رایج دود

    دود به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «دود» در زبان انگلیسی به smoke ترجمه می‌شود.

    دود ماده‌ای قابل مشاهده و معلق در هواست که از ترکیب ذرات جامد ریز، قطرات مایع و گازهای ناشی از سوختن مواد آلی به وجود می‌آید. زمانی که چیزی مثل چوب، کاغذ، زغال، یا حتی نفت می‌سوزد و احتراق کامل نیست، دود تولید می‌شود. این پدیده، یکی از نخستین نشانه‌های بصری آتش است و از دیرباز هم‌زمان با کشف آتش، در زندگی بشر حضور داشته و بعدها هم در فرهنگ، صنعت، پزشکی و هنر جایگاهی خاص یافته است.

    از منظر علمی، دود ترکیبی پیچیده است که بسته به ماده‌ی اولیه‌ی سوخت و دمای احتراق، می‌تواند شامل ذرات معلق مانند کربن، گازهای سمی مانند مونوکسید کربن، دی‌اکسید گوگرد و انواع ترکیبات آلی فرار باشد. همین ترکیب خطرناک باعث شده که دود به‌ویژه در فضاهای بسته، تهدیدی جدی برای سلامت انسان تلقی شود. استنشاق دود در حجم بالا می‌تواند منجر به خفگی، مسمومیت، التهاب مجاری تنفسی و در بلندمدت بیماری‌هایی چون آسم و سرطان ریه شود.

    در فرهنگ و ادبیات، «دود» نمادی چندوجهی‌ست. از یک‌سو، دود می‌تواند نشان‌دهنده‌ی نابودی، فرسایش، یا سوختن چیزی ارزشمند باشد؛ از سوی دیگر، گاه استعاره‌ای از راز، ناپایداری، یا حتی روح است. عباراتی مانند «دود شدن آرزوها»، «دود از سرش بلند شد» یا «خانه‌ای در دود فرو رفت»، گویای جایگاه نمادین این عنصر در زبان و ذهن ما هستند. در بسیاری از متون، دود مفهومی گذرا دارد؛ چیزی که لحظه‌ای پدیدار می‌شود و به سرعت ناپدید می‌گردد، و از این‌رو با مفاهیمی چون زودگذری، بی‌ثباتی و وهم گره خورده است.

    دود در حوزه‌های مختلف صنعتی نیز اهمیت دارد. در کارخانه‌ها، نیروگاه‌ها، وسایل نقلیه و اجاق‌های صنعتی، تولید دود پدیده‌ای رایج است. به همین دلیل کنترل و فیلتر کردن دود، یکی از مسائل مهم در مهندسی محیط زیست به‌شمار می‌آید. نصب فیلترهای دودگیر، پایش آلاینده‌ها و تلاش برای استفاده از سوخت‌های پاک، همه در راستای کاهش اثرات منفی دود بر محیط زیست و سلامت عمومی انجام می‌گیرد.

    دود چیزی بیش از بخار سیاهی‌ست که از آتش برمی‌خیزد. این پدیده، تلفیقی از علم، هشدار، استعاره و واقعیت است. از اجاق خانه‌های گرم روستایی تا دود غلیظ شهرهای صنعتی، این عنصر همواره حضوری چشمگیر و تأثیرگذار در زندگی بشر داشته است. فهم دقیق‌تر ماهیت و اثرات دود، می‌تواند ما را به‌سوی زیستی آگاهانه‌تر، سالم‌تر و پاک‌تر رهنمون سازد.

    ارجاع به لغت دود

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «دود» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دود

    لغات نزدیک دود

    • - دوخله
    • - دوخم
    • - دود
    • - دود آتش
    • - دود آکند کردن
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Noah no-brainer halve open-minded once only ostentatious orally open to deuce constipation the bereaved bereaved initiate Swiss ball تملق عازم غبطه غبطه خوردن طرفه العین طلیعه تنبک طویله طویل ظنین عجوزه عروج علاج بفرمایید عمامه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.