to meet, to visit, to inspect
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
هیتلر با او محرمانه دیدار کرد.
Hitler met him secretly.
مردم کشور حضور پیدا کردند تا با قهرمان پیروز دیدار کنند.
The country people turned out to meet the conquering hero.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دیدار کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دیدار کردن