ancientness, latency, seniority, antiquity
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دیرینگی رسوم این روستا آن را بسیار منحصربهفرد میکند.
The ancientness of the traditions in this village is what makes it so unique.
دیرینگی معبد از دیوارهای فرسودهی آن مشهود بود.
The ancientness of the temple was evident in its crumbling walls.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دیرینگی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دیرینگی