فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

دین به انگلیسی

توضیحات:

همچنین در حالت جمع معنای اول می‌توان از دیون و دین‌ها استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

بدهی

فونتیک فارسی

deyn
اسم

debt, amount due, money owned, obligation, liability, indebtedness

دین ما به نسل‌های آینده

our debt to the future generations

من همیشه به یاد دین خود نسبت به میهن خویش هستم.

I am always mindful of my indebtedness to my country.

آیین

فونتیک فارسی

din
اسم

religion, creed, faith

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

دین اسلام

the Moslem faith

آنان برای توجیه جنایات خود به دین و انجیل استناد می‌کردند.

To legitimize their crimes, they invoked religion and the Bible.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دین

  1. مترادف:
    بدهی قرض قرضه وام
    متضاد:
    طلب
  1. مترادف:
    آیین شرع شریعت کیش کیش مذهب نحله

ارجاع به لغت دین

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دین» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دین

لغات نزدیک دین

پیشنهاد بهبود معانی