همچنین در حالت جمع معنای اول میتوان از دیون و دینها استفاده کرد.
debt, amount due, money owned, obligation, liability, indebtedness
دین ما به نسلهای آینده
our debt to the future generations
من همیشه به یاد دین خود نسبت به میهن خویش هستم.
I am always mindful of my indebtedness to my country.
religion, creed, faith
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دین اسلام
the Moslem faith
آنان برای توجیه جنایات خود به دین و انجیل استناد میکردند.
To legitimize their crimes, they invoked religion and the Bible.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دین» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دین