آخرین به‌روزرسانی:

راه‌انداز به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / raah andaaz /

starter, ignition key

شخص یا چیزی که کاری را راه می‌اندازد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

راه‌انداز معیوب می‌تواند باعث توقف غیرمنتظره خودرو شود.

A faulty starter can cause a vehicle to stall unexpectedly.

او با استفاده از راه‌انداز، موتور را بدون زحمت روشن کرد.

He used the starter to ignite the engine effortlessly.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت راه‌انداز

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «راه‌انداز» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/راه‌انداز

لغات نزدیک راه‌انداز

پیشنهاد بهبود معانی