road-book, guide to roads, road map
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
راهنامه را دنبال کرد تا بهترین مسیر به مقصدش را پیدا کند.
He followed the road map to find the best route to his destination.
قبلاز سفر، او با دقت راهنامه را بررسی کرد تا بهترین مسیر را برنامهریزی کند.
Before the journey, she carefully studied the road-book to plan the best route.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «راهنامه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/راهنامه