۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

رنگ زدن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

روی چیزی رنگ مالیدن

فونتیک فارسی

rang zadan
فعل متعدی
to paint, to color, to daub

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- قبل‌از رنگ زدن چوب تازه، اول باید آن را بتونه‌کاری کنی.

- Before painting new wood, you must prime it.

- آن‌ها می‌خواهند زمین بازی را با طراحی‌های جدید و سرگرم‌کننده رنگ بزنند.

- They want to color the playground with new, fun designs.
گول زدن

فونتیک فارسی

rang zadan
فعل متعدی
to glass over, to dupe, to swindle

- اجازه ندهید کسی شما را با وعده‌های دروغین رنگ بزند.

- Don't let anyone dupe you with false promises.

- او مصمم بود که رقبا را رنگ بزند و مشتریانشان را جذب کند.

- He was determined to swindle the competition out of their clients.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت رنگ زدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رنگ زدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/رنگ زدن

لغات نزدیک رنگ زدن

پیشنهاد بهبود معانی