آخرین به‌روزرسانی:

رنگیزه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / rangize /

coloring agent, pigment, color, tincture, chrome, colorant, tempera, stain, dyestuff, chromo-

ماده‌ی رنگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

هنرمند رنگیزه‌های مختلف را ترکیب کرد.

The artist mixed various pigments.

دانشمند ساختار شیمیایی رنگیزه‌های مختلف یافته‌شده در گیاهان را بررسی کرد.

The scientist studied the chemical structure of various pigments found in plants.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت رنگیزه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رنگیزه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رنگیزه

لغات نزدیک رنگیزه

پیشنهاد بهبود معانی