فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

زبردست به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • ماهر، چیره‌دست
  • فونتیک فارسی

    zebardast
  • اسم صفت
    proficient, skilled, skillful, artful, adroit, dexterous, expert, deft, versed, clever, adept
    • - جمله‌های روان آن ناطق زبردست

    • - the smooth sentences of that skillful speaker
    • - بازیکنی زبردست

    • - a skillful player
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد زبردست

ارجاع به لغت زبردست

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «زبردست» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/زبردست

لغات نزدیک زبردست

پیشنهاد بهبود معانی