آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

زنده به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم صفت
فونتیک فارسی / zende /

alive, living, live, quick, animate, vivi-

alive

living

live

quick

animate

vivi-

حی

آن‌ها را زنده خاک کردند.

They were buried alive.

یاخته‌ها سازه‌های جسم‌های زنده هستند.

Cells are elements of living bodies.

صفت
فونتیک فارسی / zende /

vivid, lively, vibrant, alive, rattling, speaking, graphic, rich, bright

vivid

lively

vibrant

alive

rattling

speaking

graphic

rich

bright

دارای نشاط

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

مصریان باستان برای ایجاد رنگ‌های زنده در آثار هنری خود از رنگ‌دانه‌های لاکی استفاده می‌کردند.

The ancient Egyptians used lakes to create vivid colors in their artwork.

آثار هنری زیبای او سرشار از شور و اشتیاق قوی و رنگ‌های زنده به تصویر کشیده شد.

Her beautiful artwork was shot through with a strong passion and vibrant colors.

صفت
فونتیک فارسی / zende /

live

live

هم‌زمان با اجرا

در طول اجرای زنده، حضار تشویق شدند که هم‌خوانی کنند.

The audience was encouraged to sing-along during the live performance.

گروه اجرای زنده‌ی فوق‌العاده‌ای داشت.

The band gave a fantastic live performance.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

وقتی دید که گروه مورد علاقه‌اش به‌صورت زنده روی صحنه اجرا می‌کنند، هیجان زیادی را احساس کرد.

She felt a rush of buzz when she saw her favorite band perform live on stage.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد زنده

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

متضاد:

ارجاع به لغت زنده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «زنده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/زنده

لغات نزدیک زنده

پیشنهاد بهبود معانی