فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

سالخورده به انگلیسی

معنی‌ها

معادل انگلیسی لغت:
صفت

senile, aged, decrepit

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
صفت

عامیانه golden ager, oldster

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سالخورده

  1. مترادف:
    صفت پیر زال سالمند شیخ فرتوت کلان‌سال کهنسال مسن معمر
    متضاد:
    خردسال کم‌سن

ارجاع به لغت سالخورده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سالخورده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سالخورده

لغات نزدیک سالخورده

پیشنهاد بهبود معانی