زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

سالخوردگی به انگلیسی

معنی

age, old age

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سالخوردگی

  1. مترادف:
    پیری سالمندی کهنسالی کهولت
    متضاد:
    جوانی شباب

سوال‌های رایج سالخوردگی

سال‌خوردگی یا سال‌خردگی - کدام درست است؟

شکل درست و معیار این واژه «سال‌خوردگی» است. «سال‌خوردگی» به معنای پیری، کهنسالی، یا گذر سال‌های زیاد از عمر یک فرد به کار می‌رود. مثال: نشانه‌های سال‌خوردگی در چهره‌اش نمایان بود. | سال‌خوردگی مانعی برای یادگیری نیست.

ارجاع به لغت سالخوردگی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سالخوردگی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سالخوردگی

لغات نزدیک سالخوردگی

پیشنهاد بهبود معانی