clue, track, trace, trail, locating, asking, inquiry, inquiring
clue
track
trace
trail
locating
asking
inquiry
inquiring
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او سراغ کلیدهای گمشدهاش را از پذیرش میگرفت.
She was asking for her lost keys at the reception.
هیچ سراغی که از جنگل انبوه بیرون برود وجود نداشت.
There was no track leading out of the dense forest.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سراغ» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سراغ