فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

سرجوخه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

(ارتش) سردسته‌ی جوخه

فونتیک فارسی

sarjookhe
اسم

corporal

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

سرجوخه فراری شد و از آن زمان او را ندیده‌ایم.

The corporal went AWOL, and we haven’t seen him since.

سرجوجه جوخه را به جنگ فرستاد.

The corporal led the platoon into battle.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سرجوخه

  1. مترادف:
    سردسته سربازدرجه‌دار
  1. مترادف:
    وکیل
  1. مترادف:
    سرناوی

ارجاع به لغت سرجوخه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سرجوخه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرجوخه

لغات نزدیک سرجوخه

پیشنهاد بهبود معانی