۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

سرپا به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / sarpaa /

standing, able to work, working, running, holding office

ایستاده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

زن سرپا بعد از یک روز طولانی در دفتر، خسته شده بود.

The working woman was exhausted after a long day at the office.

او نود سال دارد ولی هنوز سرپاست.

He is ninety years old but he is still moving around.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سرپا

  1. مترادف:
    ایستاده برپا قائم
    متضاد:
    نشسته

ارجاع به لغت سرپا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سرپا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرپا

لغات نزدیک سرپا

پیشنهاد بهبود معانی