فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

سست به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

sost

feeble, weak, frail, lanquid, slack, flabby, slowly, languidly

رنگ یا صدا یا احساس و غیره

عامیانه wonky

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سست

  1. مترادف:
    بی‌اساس بی‌بنیان بی‌پایه
    متضاد:
    متقن موثق

ارجاع به لغت سست

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سست» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سست

لغات نزدیک سست

پیشنهاد بهبود معانی