to harden, to make tight, to render tough, to thicken, to toughen, to clip, to fasten, to starch, to fix, to brace, to set, to stiffen, to strap, to screw tight
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کمربند خود را سفت کردن
to fasten one's belt
هوای سرد خاک رس را سفت خواهد کرد.
The cold weather will harden the clay.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سفت کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سفت کردن