آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

سفت کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / seft kardan /

to harden, to make tight, to render tough, to thicken, to toughen, to clip, to fasten, to starch, to fix, to brace, to set, to stiffen, to strap, to screw tight

to harden

to make tight

to render tough

to thicken

to toughen

to clip

to fasten

to starch

to fix

to brace

to set

to stiffen

to strap

to screw tight

محکم کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

کمربند خود را سفت کردن

to fasten one's belt

هوای سرد خاک رس را سفت خواهد کرد.

The cold weather will harden the clay.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت سفت کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سفت کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سفت کردن

لغات نزدیک سفت کردن

پیشنهاد بهبود معانی