فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

سماق به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • ترشابه
  • فونتیک فارسی

    somaagh
  • اسم
    گیاه‌شناسی sumac, sumach
    • - سماق یکی از اقلام سفره‌ی هفت‌سین است.

    • - The sumac is one of the items in the Haft-Seen Table.
    • - مقدار کمی سماق به سالادم اضافه کردم تا کمی ترش شود.

    • - I added a sprinkle of sumach to my salad for a hint of tartness.
    • - سماق و کباب

    • - Sumac ana Kabaab
    • - سماق مکیدن

    • - to anticipate enthusiastically but with little hope of success
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد سماق

ارجاع به لغت سماق

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سماق» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سماق

لغات نزدیک سماق

پیشنهاد بهبود معانی