آخرین به‌روزرسانی:

شال به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / shaal /

پوشاک shawl, sash, scarf, stole

پارچه‌ای که دور کمر یا سر می‌بندند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

هوا سرد است؛ این شال را روی دوشت بینداز.

It's cold; put this shawl over your shoulder.

شال مادربزرگم را قرض گرفتم تا در عروسی بپوشم.

I borrowed my grandmother's shawl to wear to the wedding.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد شال

  1. مترادف:
    کمربند میان‌بند
  1. مترادف:
    بالاپوش

ارجاع به لغت شال

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شال» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شال

لغات نزدیک شال

پیشنهاد بهبود معانی