آخرین به‌روزرسانی:

شریان به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / shar(a)yaan /

کالبدشناسی artery

سرخرگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

انسداد شریان صافن به مداخله‌ی فوری نیاز داشت.

The blockage in the saphenous artery required immediate intervention.

شریان صافن یک رگ خونی اصلی است که در ساق پا قرار دارد.

The saphenous artery is a major blood vessel located in the leg.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد شریان

  1. مترادف:
    سرخرگ شاهرگ نبض
    متضاد:
    ورید

ارجاع به لغت شریان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شریان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شریان

لغات نزدیک شریان

پیشنهاد بهبود معانی