slovenly, sluttish, tacky, scruffy, ragtag, raffish, slipshod, shoddy, dowdy, slut, untidy, mussy, sloppy, scroungy, blowzy, messy, clumsy, slatternly
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آدم شلخته
an untidy person
رفتار شلختهی دانشآموزان باعث بینظمی در کلاس شد.
The slovenly behavior of the students caused disruption in the classroom.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «شلخته» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شلخته