آخرین به‌روزرسانی:

طاقت به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / taaghat /

endurance, fortitude, toleration, strength, toughness, stamina, perseverance, grit, staying power, tolerance, bearing

تاب، تحمل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

طاقت جسمی زیاد کوهنوردان

the great physical endurance of mountain climbers

این سرباز گرسنه و بیمار طاقت کوهنوردی ندارد.

This sick and hungry soldier does not have the strength to do mountain climbing.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

اهمیت طاقت و پذیرش

the importance of toleration and acceptance

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد طاقت

  1. مترادف:
    تاب تحمل توان توانایی صبر بردباری وسع یارا
  1. مترادف:
    رمق مقاومت نا
  1. مترادف:
    زور قدرت نیرو

ارجاع به لغت طاقت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «طاقت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/طاقت

لغات نزدیک طاقت

پیشنهاد بهبود معانی