آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

ظرفیت به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / zarfiyyat /

capacity, tonnage, capability, measure, receptivity, room, volume, tether, ampleness

capacity

tonnage

capability

measure

receptivity

room

volume

tether

ampleness

گنجایش

این باتری ۲۰۰۰ میلی‌آمپر ساعت ظرفیت داشت.

The battery had a capacity of 2000 mA.

او و ریاست! ظرفیت آن را ندارد.

He being a boss! he lacks the capability.

اسم
فونتیک فارسی / zarfiyyat /

شیمی valence, valency

valence

valency

ارزش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

عناصری که ظرفیت یک دارند بسیار واکنش‌پذیرند.

Elements with a valence of one are highly reactive.

فلزات واسطه اغلب ظرفیت‌های متغیری دارند.

Transition metals often have variable valency states.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ظرفیت

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت ظرفیت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ظرفیت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ظرفیت

لغات نزدیک ظرفیت

پیشنهاد بهبود معانی