امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

ظهر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

پشت، خلف

فونتیک فارسی

zahr
اسم
back, reverse side, backside, overleaf, dorsum

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

- ظهر کتاب شامل منابع مفیدی است.

- The back of the book contains useful references.

- ظهر تابلو امضای هنرمند را نشان می‌دهد.

- The backside of the painting reveals an artist's signature.
نیمروز

فونتیک فارسی

zohr
اسم
noon, noontime, noonday, midday, noontide, meridian

- اولین قطار هنگام ظهر حرکت می‌کند.

- The first train leaves at noon.

- پیش‌از ظهر رفت.

- He left before noon.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ظهر

  1. مترادف:
    نیمروز
  1. مترادف:
    پشت خلف دنبال
    متضاد:
    رو

ارجاع به لغت ظهر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ظهر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ظهر

لغات نزدیک ظهر

پیشنهاد بهبود معانی