-
behind, at the behind of
-
back, back part, [cloth.] wrong side, flesh (side), [fig.]support, continuation, generation
مترادف و متضاد پشت
- پس، خلف، ظهر، عقب، ورا ≠ جلو، رو
- بیرون، خارج
- آنسو
- اولاد، تبار، تخمه، دودمان
- پشتیبان، حامی، کمک، معین، ملاذ، ملجا، یار، یاور
- امرد، کونی، مخنث، مفعول، ملوط، هیز
- پی، دنبال