۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

پشت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

عقب

فونتیک فارسی

posht
اسم قید
back, back part, wrong side, behind, rear, in the back of

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

- دشمن در پشت درختان کمین کرده بود.

- The enemy was waiting in an ambush behind the trees.

- پشت دست

- the back of the hand
نسل

فونتیک فارسی

posht
اسم
ادبی generation

- مادربزرگم اغلب داستان‌هایی از پشت خود روایت می‌کند.

- My grandmother often shares stories from her generation.

- پشت‌های مختلف غالباً نظرات متفاوتی در مورد مسائل خانوادگی دارند.

- Different generations often have differing views on family matters.
پشتیبان

فونتیک فارسی

posht
اسم
supporter, support, backer

- داشتن یک پشت در خانواده، چالش‌ها را قابل مدیریت‌تر می‌کند.

- Having a supporter in the family makes challenges feel more manageable.

- هر خانواده‌ای به یک پشت نیاز دارد تا در تصمیمات سخت کمک کند.

- Every family needs a support to help navigate through difficult decisions.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پشت

  1. مترادف:
    پس خلف ظهر عقب ورا
    متضاد:
    جلو رو
  1. مترادف:
    بیرون خارج
  1. مترادف:
    آنسو
  1. مترادف:
    اولاد تبار تخمه دودمان
  1. مترادف:
    پشتیبان حامی کمک معین ملاذ ملجا یار یاور
  1. مترادف:
    امرد کونی مخنث مفعول ملوط هیز
  1. مترادف:
    پی دنبال

ارجاع به لغت پشت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پشت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پشت

لغات نزدیک پشت

پیشنهاد بهبود معانی