آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: پنج‌شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۴

    پشت به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم قید
    فونتیک فارسی / posht /

    back, back part, wrong side, behind, rear, in the back of

    back

    back part

    wrong side

    behind

    rear

    in the back of

    پشت, back, back part, wrong side, behind, rear, in the back of
    عقب

    دشمن در پشت درختان کمین کرده بود.

    The enemy was waiting in an ambush behind the trees.

    پشت دست

    the back of the hand

    اسم
    فونتیک فارسی / posht /

    ادبی generation

    generation

    نسل

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    مادربزرگم اغلب داستان‌هایی از پشت خود روایت می‌کند.

    My grandmother often shares stories from her generation.

    پشت‌های مختلف غالباً نظرات متفاوتی در مورد مسائل خانوادگی دارند.

    Different generations often have differing views on family matters.

    اسم
    فونتیک فارسی / posht /

    supporter, support, backer

    supporter

    support

    backer

    پشتیبان

    داشتن یک پشت در خانواده، چالش‌ها را قابل مدیریت‌تر می‌کند.

    Having a supporter in the family makes challenges feel more manageable.

    هر خانواده‌ای به یک پشت نیاز دارد تا در تصمیمات سخت کمک کند.

    Every family needs a support to help navigate through difficult decisions.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد پشت

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    پس خلف ظهر عقب ورا
    متضاد:
    جلو رو
    مترادف:
    بیرون خارج
    مترادف:
    آنسو
    مترادف:
    اولاد تبار تخمه دودمان
    مترادف:
    پشتیبان حامی کمک معین ملاذ ملجا یار یاور
    مترادف:
    امرد کونی مخنث مفعول ملوط هیز
    مترادف:
    پی دنبال

    سوال‌های رایج پشت

    پشت به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «پشت» در زبان انگلیسی به Back ترجمه می‌شود.

    کلمه‌ی «پشت» به قسمتی از بدن، اشیاء یا موقعیت‌ها اشاره دارد که در قسمت عقبی یا دورتر نسبت به نگاه یا موقعیت اصلی قرار دارد. در انسان، پشت به بخش عقبی بدن گفته می‌شود که از گردن تا پایین کمر امتداد دارد و شامل ستون فقرات و عضلات مرتبط با آن است. این ناحیه نقش مهمی در حمایت ساختار بدنی، حفظ تعادل و حرکت دارد و سلامت آن برای انجام فعالیت‌های روزمره و حفظ حالت صحیح بدن ضروری است.

    در زندگی روزمره، «پشت» علاوه بر ناحیه‌ی بدن، به موقعیت مکانی یا جهت نیز اشاره دارد. برای مثال، وقتی گفته می‌شود «خانه پشت مدرسه است»، منظور این است که مکان مورد نظر در قسمت عقبی یا دورتر نسبت به مدرسه قرار دارد. این کاربرد جهت‌یابی و توصیف موقعیت‌ها را ساده‌تر می‌کند و در نقشه‌خوانی، راهنمایی و حرکت در فضا اهمیت زیادی دارد.

    در ادبیات و هنر، «پشت» می‌تواند کاربرد نمادین داشته باشد. این واژه گاهی به مفهوم پنهان، غیرمشهود یا دور از دید مستقیم اشاره می‌کند. برای مثال، «پشت پرده‌ی ماجرا» نشان‌دهنده‌ی اتفاقات یا حقیقت‌هایی است که به طور آشکار دیده نمی‌شوند و نیاز به کشف و بررسی دارند. این کاربرد نمادین باعث عمق بخشیدن به متن و افزودن لایه‌های معنا در روایت و شعر می‌شود.

    از منظر علمی و فنی، «پشت» در اشیاء و طراحی به بخشی گفته می‌شود که در عقب یا قسمت مخالف قسمت جلو قرار دارد. در مهندسی، معماری و طراحی محصول، توجه به پشت اشیاء اهمیت دارد تا تعادل، ساختار و عملکرد بهینه حفظ شود. حتی در طراحی دیجیتال، «back-end» یا بخش پشتی سیستم‌ها به فرآیندها و اجزایی گفته می‌شود که در پس‌زمینه عمل می‌کنند و عملکرد اصلی را پشتیبانی می‌نمایند.

    «پشت» واژه‌ای چندبعدی است که هم بعد فیزیکی و مکانی دارد و هم کاربرد نمادین و تکنیکی. این واژه در زندگی روزمره، هنر، علم و مهندسی نقش مهمی ایفا می‌کند و امکان توصیف موقعیت‌ها، ساختارها و مفاهیم پنهان را فراهم می‌آورد. «پشت» هم به معنی مکان واقعی و جسمی و هم به مفهوم پشت‌صحنه و پشت پرده اهمیت و کاربرد دارد و بخشی از زبان دقیق و چندلایه‌ی فارسی است.

    ارجاع به لغت پشت

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «پشت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پشت

    لغات نزدیک پشت

    • - پش!
    • - پشام
    • - پشت
    • - پشت اسب
    • - پشت‌بام
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    whisperer whether or not vet vocal tract venerableness v used ural exhaust unite in that case oval no matter any way you slice it upcoming غلبه غلو کردن قلوه‌سنگ قیلوله فغان صلیب حوالی حواله گل گوشت چرخ‌کرده بیغوله قیل‌وقال قدر قرابت غربت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.