امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

پی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

عصب

فونتیک فارسی

pey
اسم
nerve

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- پی‌جنبشی

- motor nerve

- پی‌بویایی

- olfactory nerve
شانزدهمین حرف الفبای یونانی
pi
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پی

  1. مترادف:
    اساس بن بنیاد بنیان بیخ پایه شالوده مبنا
  1. مترادف:
    اثر ردپا رد
  1. مترادف:
    پس پشت تعاقب دنبال عقب قفا متعاقب واپس
  1. مترادف:
    رگ عصب

ارجاع به لغت پی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پی

لغات نزدیک پی

پیشنهاد بهبود معانی