آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۴

    رگ به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / rag /

    blood vessel, vein, vena, artery, vas, vasi-, angio-

    blood vessel

    vein

    vena

    artery

    vas

    vasi-

    angio-

    مجرای خون در بدن

    سوزن را در رگ فرو بردن

    to introduce a needle into a vein

    رگ‌به‌رگ‌شدگی

    muscle strain

    اسم
    فونتیک فارسی / rag /

    strain, vein, streak

    strain

    vein

    streak

    رگه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    در خانواده‌ی او یک رگ جنون وجود دارد.

    There is a strain of madness in her family.

    او یک رگ حسادت دارد.

    He has a jealous streak.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد رگ

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    آوند پی حبل عصب وتر ورید وعا
    مترادف:
    عرق عصب
    مترادف:
    حمیت غیرت

    سوال‌های رایج رگ

    رگ به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «رگ» در زبان انگلیسی به vein ترجمه می‌شود.

    رگ‌ها، لوله‌های انعطاف‌پذیری هستند که نقش حیاتی در سیستم گردش خون بدن ایفا می‌کنند. آن‌ها خون را از اندام‌ها و بافت‌ها به سمت قلب بازمی‌گردانند. برخلاف سرخرگ‌ها (arteries) که خون را با فشار از قلب خارج می‌کنند، رگ‌ها معمولاً خون تیره و بدون اکسیژن را منتقل می‌کنند—به‌جز در مورد رگ‌های ریوی که خلاف این قاعده‌اند. دیواره‌ی رگ‌ها نازک‌تر و کمتر عضلانی‌اند، اما با دریچه‌هایی یک‌طرفه تجهیز شده‌اند تا از بازگشت خون جلوگیری شود. بدون عملکرد صحیح رگ‌ها، گردش خون مختل شده و بسیاری از اعضای بدن دچار آسیب می‌شوند.

    رگ‌ها در سطح بدن به شکل خطوط آبی یا سبزرنگ زیر پوست دیده می‌شوند و به‌ویژه در دست‌ها و پاها یا نواحی نازک‌تر بدن، بیشتر قابل مشاهده‌اند. در پزشکی، تزریق دارو، نمونه‌گیری خون یا سرم‌تراپی همگی به رگ‌ها وابسته‌اند. به همین دلیل، آشنایی با مسیرها و ویژگی‌های رگ‌های بدن، یکی از مهارت‌های کلیدی پرستاران و پزشکان به‌شمار می‌رود. مشکلاتی مانند واریس، لخته‌ی خون، یا التهاب رگ‌ها می‌توانند پیامدهای جدی و گاه خطرناک برای سلامت فرد داشته باشند.

    رگ اما فقط در زیست‌شناسی اهمیت ندارد. این واژه در زبان و ادبیات فارسی نیز بسیار پرکاربرد است. وقتی می‌گوییم «رگ غیرتش بیرون زد» یا «رگ خوابش را پیدا کرده»، از «رگ» به‌عنوان استعاره‌ای برای هیجان، احساس، یا نقطه‌ضعف استفاده می‌کنیم. یا مثلاً ترکیب «رگ گردنش ورم کرد» به معنای خشم شدید است. در این کاربردها، رگ دیگر صرفاً بخشی از بدن نیست، بلکه به نمادی از عاطفه، حساسیت یا شخصیت تبدیل شده است.

    از سوی دیگر، در هنر و صنایع دستی نیز اصطلاحاتی مانند «رگه‌های سنگ» یا «رگ چوب» به کار می‌رود که به خطوط طبیعی در بافت این مواد اشاره دارد. این رگه‌ها نه‌تنها بر ظاهر اثر هنری تأثیر می‌گذارند، بلکه در زیبایی و ارزش‌گذاری آن نیز نقش دارند.

    رگ مفهومی گسترده و چندلایه دارد؛ از زیست‌شناسی گرفته تا فرهنگ و هنر، همیشه با انسان همراه بوده و نشانی از جریان، زندگی و واکنش درونی اوست.

    ارجاع به لغت رگ

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «رگ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رگ

    لغات نزدیک رگ

    • - رکیک سازی
    • - رکین
    • - رگ
    • - رگ آماس
    • - رگ آماسه
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    k keep your eyes peeled knack hindi concern hibernal high and mighty hilarious the outset reach out genuine interest genuine polluter intentionality belonging کشکول کوشک ساعد تهدیدآمیز تحکم تحکیم لحاف محفل ماسک معمول مطبوع مطبوعات مجزا محال محجر
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.