endorsement, countersigning, endorsing
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ظهرنویسی او بر روی سند، اعتبار آن را تضمین کرد.
Her countersigning of the document ensured its validity.
قبلاز ادامهی پروژه به ظهرنویسیای از مدیر نیاز داریم.
We need an endorsement from the manager before proceeding with the project.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ظهرنویسی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ظهرنویسی