to countersign, to endorse, to back
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او برای تأیید موافقت خود، سند را ظهرنویسی کرد.
She countersigned the document to confirm her approval.
او چک را برای اطمینان از اعتبارش، ظهرنویسی کرد.
He countersigned the check to ensure it was valid.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ظهرنویسی کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ظهرنویسی کردن