فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

غرور به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

افتخار

فونتیک فارسی

ghoroor
اسم

pride, amour proper, self-esteem, self-respect

غرور بیجا

false pride

غرور او تا حدی کاهش یافت.

His pride came down a peg.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

آن شکست‌ها غرور او را فرونشاند.

Those defeats punctured his pride.

تکبر

فونتیک فارسی

ghoroor
اسم

vanity, conceit, haughtiness, complacency, hauteur, conceitedness, egotism, immodesty, self-conceit, ego, arrogance, wind, egoism, pridefulness, scornfulness

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

رد شدن در امتحان غرور او را جریحه‌دار کرد.

Failing the test made quite a dent in his ego.

غرور بی‌ضرر

innocent vanity

عامیانه - انتقادآمیز

bighead

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد غرور

  1. مترادف:
    تفاخر تفرعن تکبر خودخواهی خودبزرگ‌بینی خودپسندی خودبینی خودستایی خویشتن‌بینی فخر کبر منیت نخوت
    متضاد:
    خضوع
  1. مترادف:
    جوش

ارجاع به لغت غرور

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «غرور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/غرور

لغات نزدیک غرور

پیشنهاد بهبود معانی