با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

غصه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • غم، اندوه
  • فونتیک فارسی

    ghosse
  • اسم
    grief, sorrow, worry, gloom, affliction, bother, cloud, desolation, distress, blues, sadness, despondency, anxiety, care, mope, trouble, angst, misery, mourning, unhappiness
    • - او دارد از غصه دق می‌کند.

    • - She is languishing in sorrow.
    • - آری، غصه او را پیر کرده است.

    • - Yes, sorrow has aged him.
    • - او از غصه مرد.

    • - She died of grief.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد غصه

ارجاع به لغت غصه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «غصه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/غصه

لغات نزدیک غصه

پیشنهاد بهبود معانی