آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

فدایی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / fadaayi /

devotee, votary, volunteer, disciple, suicide warrior, kamikaze

devotee

votary

volunteer

disciple

suicide warrior

kamikaze

جان‌نثار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

فدایی استقلال آمریکا

devotee of American independence

او فدایی وفادار گاندی بود.

He was an ardent disciple of Gandhi.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فدایی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:

ارجاع به لغت فدایی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فدایی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فدایی

لغات نزدیک فدایی

پیشنهاد بهبود معانی