famine, starvation, dearth, inanition, hunger
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
جنگ مرگ و قحطی آورد.
War brought death and famine.
قحطی در چین همزمان با شورش در مغولستان رخ داد.
Famine in China was coincidental with rebellion in Mongolia.
قحطی باعث مرگ بسیاری از مردم شد.
Famine decimated the population.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «قحطی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قحطی